سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 194
بازدید دیروز : 28
کل بازدید : 198459
کل یادداشتها ها : 121
خبر مایه


با مرور گذشته می‌توان به همسان‌سازی شرایط در سال 76 با سال 92 پرداخت. اکنون تمام اصلاح‌طلبان به این نتیجه رسیده‌اند که رای سال 76 به افراد نبوده بلکه به تفکر اصلاح‌طلبی بوده است و در انتخابات‌های 84 و 88 مشخص شد که حضور چند کاندیدا در انتخابات دلیل خوبی برای پیروزی اصلاح‌طلبان نیست و از تجربه 15 سال گذشته باید درک کرد آنچه حماسه دوم خرداد دیگری می‌آفریند همان وحدت اصلاح‌طلبی و شعارهایی است که مردم به تحقق آن نیاز دارند...

آیا دوم خرداد قابل تکراراست؟ این سوالی است که این روزها در رده میانی اصلاح‌طلبان به یک سوال تبدیل شده است و از یکدیگر جویا می‌شوند که چگونه باید دوم خرداد دیگری آفرید اما به‌راستی تکرار دوم خرداد یک آرزوی محال و رویایی دور از دسترس است یا یک ایده قابل تحقق؟ برای دستیابی به پاسخ این سوال با بررسی موقعیت فعلی نمی‌توان به نتیجه‌ای رسید بلکه باید با مرور 7 سال سکوت اصلاح‌طلبان و باید و نبایدهایی که در این سال‌ها مطرح می‌کردند، احتمال پدید آمدن دوم خرداد دیگری را بررسی کرد.

دوم خرداد چگونه خلق شد؟



در ابتدا باید به سال 84 و انتخابات ریاست‌جمهوری نهم بازگشت. انتخاباتی که برگزارکننده آن اصلاح‌طلبان بودند و شعار آنها هم حضور تمام سلایق سیاسی در انتخابات بود. در آن سال یکهزار و 14 کاندیدا برای حضور در این رقابت‌ها ثبت‌نام کرده بودند و درنهایت شورای نگهبان صلاحیت 7 کاندیدا را تائید کرد. اگرچه در آن زمان دولت اصلاحات برگزارکننده انتخابات بود اما شورای نگهبان مصطفی معین را رد صلاحیت کرد که با دستور رهبری رای آنها تغییر کرد و او هم تائید صلاحیت شد. تعداد افراد کاندیدا و تائید صلاحیت‌شده در این گزارش مورد توجه نیست و تنها باید اشاره داشت که از طیف اصلاح‌طلبان مهدی کروبی، مصطفی معین و محسن مهرعلیزاده به این رقابت وارد شدند. در خرداد سال 76 اصلاح‌طلبان که گوی و میدان را در دست جناح راست (اصولگرایان فعلی) می‌دیدند، با یادآوری توجه ویژه حضرت امام(ره) به قدرت مدیریت جناح چپ که اکنون به گوشه‌ای دور از قدرت رفته بودند، تصمیم گرفتند تا بار دیگر قدرت را به تصاحب خود درآورند چراکه تنها راه جمع شدن آنها به دورهم انتخاب مردی بود که حاشیه‌ای ندارد و قابل اعتماد است پس بدون چون و چرا بر گزینه خاتمی به توافق رسیدند. گزاف نیست که اگر گفته شود رای بالا به خاتمی محصول اطمینان‌ بخش زیادی از مردم به جناح مورد وثوق حضرت امام(ره) بود. به هر حال مردم بازگشت یاران بنیانگذار انقلاب را به فال نیک گرفتند و به کاندیدای اصلاح‌طلبان رای دادند و حماسه‌ای به نام دوم خرداد را رقم زدند. پربیراه نیست که اگر اصلاح‌طلبان در سال 76 با چند کاندیدا به عرصه وارد می‌شدند، حماسه‌ای به نام دوم‌خرداد اتفاق نمی‌افتاد پس مهم‌ترین مولفه پیروزی جناح چپ که کمی بعدتر نام اصلاح‌طلبان را گرفت، اجماع بر سر کاندیدای واحد و بهره بردن از اعتماد عمومی بود.

وحدتی که منجر به پیروزی اصلاحات شد


گزینه دیگری که دوم خرداد را آفرید، شیطنت‌های جناح رقیب بود آنچنان‌که آنها در ابتدای ثبت‌نام کاندیداها، تصور می‌کردند حضور چهره ناشناسی به نام سیدمحمد خاتمی به‌عنوان کاندیدای جریان چپ خطری برای تداوم حضور آنها در قدرت ندارد اما هر روز که به برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری هفتم نزدیک‌تر می‌شد، میزان محبوبیت خاتمی در بین اقشار مختلف جامعه موجبات نگرانی آنها را فراهم می‌کرد بنابراین به هجمه به کاندیدای جناح چپ پرداختند. از سویی آنها گمان نمی‌کردند که ناطق‌نوری در برابر خاتمی توفیقی نداشته باشد چراکه مسئولیت‌های او در دهه 70 بیش از خاتمی و نزد مردم چهره‌ شناخته‌شده‌ای بود. در این هنگامه بار دیگر وحدت اصلاح‌طلبان به کمک آنها آمد و توانستند اهداف خود را برای حضور مجدد در قدرت برای مردم تبیین کنند. در این مقطع مردم پی به شیطنت‌های جناح راست برده و با رقیب آنها یعنی جناح چپ همنوا شدند. این پیروزی در انتخابات مجلس ششم هم تکرار شد و این‌بار اجماع و وحدت اصلاح‌طلبان کرسی‌های مجلس را به‌ نام‌ آنها کرد.

توقف قطار پیروزی اصلاح‌طلبی

اما قطار پیروزی اصلاح‌طلبان در سال 84 متوقف شد و آنها با کرسی‌های قدرت خداحافظی کردند. بدون اغراق در این سال برخی اصلاح‌طلبان که شیرینی مزه قدرت در 8سال را چشیده بودند، در اختلافات خود غوطه‌ور بودند و به چند گروه تقسیم شدند که البته باید اذعان داشت هیچ‌گاه صحبتی از انشعاب و انشقاق نزدند بلکه سعی داشتند اختلافات خود را درون اردوگاه خودی حل‌وفصل کنند تا به اردوگاه رقیب نرسد اما نتوانستند آن توفیقی که همگان چشم‌انتظار آن بودند را کسب کنند پس برخلاف مشی همیشگی خود با چند کاندیدا وارد انتخابات شدند و البته جناح رقیب هم در این انتخابات با تعدد کاندیدا مواجه بود. حامیان اصلاح‌طلبان که در این دوره از برخی اختلافات طیف مورد حمایتشان گله داشتند، ترجیح دادند که یا سکوت کنند یا به یکی از کاندیداهای جریان اصلاح‌طلب رای دهند که این امر موجب پخش آرای اصلاح‌طلبان شد و آنها پس از 8 سال بار دیگر نتوانستند طعم پیروزی را بچشند. در اینباره باید اذعان داشت که اصلاح‌طلبان تصورشان بر این بود که مردم در سال 84 همانند سال 76 آرای خود را به نام آنها به پای صندوق‌های رای خواهند ریخت که تصوری اشتباه بود چراکه در خاطر همگان است آنها برای انتخاب کاندیدای واحد چگونه به بحث‌هایی با یکدیگر می‌پرداختند که متاسفانه پس‌لرز‌ه‌های این مباحث به سطح جامعه رسید و افکار عمومی این‌گونه قضاوت کردند که این اصلاح‌طلبان دیگر آن اصلاح‌طلبان سال 76 نیستند که «وحدت» شعار اصلی آنها بود. در آن زمان به اذعان بسیاری، آنچه مردم را به پای صندوق‌های رای کشاند نه خاتمی بلکه دغدغه اصلاحات بود یعنی مردم که پس از پایان سازندگی‌های پس از جنگ که در دولت‌ ‌هاشمی اتفاق افتاد، به این نتیجه رسیدند که اکنون نوبت اصلاحات است و شاید برایشان اهمیت کمتری داشت که کاندیدای جریان اصلاحات، محمدعلی نجفی باشد یا سیدمحمد خاتمی.

سد بزرگ در برابر تکرار دوم خرداد


انتقادی که این روزها از هرسو از سوی دلسوزان به اردوگاه اصلاح‌طلبی روانه می‌شود، عدم استفاده از 7 سال در قدرت نبودن است. بدین معنا که آنها از این فرصت برای نشستن به دور همدیگر و همچنین رفع نواقص خود به‌خوبی استفاده نکردند تا مردم را بار دیگر امیدوار به بازگشت خود کنند. در این راستا می‌توان به اخباری که هر روز از یک سوی این اردوگاه به بیرون درز پیدا می‌کند، اشاره داشت یعنی یک روز گفته می‌شود عبدالله نوری کاندیدای اصلاح‌طلبان است، روز دیگر مهرعلیزاده می‌گوید که اگر کاندیدای شایسته‌تر از او به عرصه وارد نشود، میدان رقابت را ترک نخواهد کرد(همانند سال 84) و از سویی هم اصلاح‌طلبان بدلی هستند که با تغذیه از سوی جریان اصولگرا، درصدد القای شکاف در اردوگاه اصلاحات گام برمی‌دارند.

درنهایت...

با مرور گذشته می‌توان به همسان‌سازی شرایط در سال 76 با سال 92 پرداخت. اکنون تمام اصلاح‌طلبان به این نتیجه رسیده‌اند که رای سال 76 به افراد نبوده بلکه به تفکر اصلاح‌طلبی بوده است و در انتخابات‌های 84 و 88 مشخص شد که حضور چند کاندیدا در انتخابات دلیل خوبی برای پیروزی اصلاح‌طلبان نیست و از تجربه 15 سال گذشته باید درک کرد آنچه حماسه دوم خرداد دیگری می‌آفریند همان وحدت اصلاح‌طلبی و شعارهایی است که مردم به تحقق آن نیاز دارند.

منبع: روزنامه آرمان






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ